موسم عید
موسم عید است و مخلص را مهیا هیچ نیست
پول در کف ، رخت بر تن ، کفش بر پا ، هیچ نیست
دیگران با زعفران و قند ، حلوا می پزند
خانه ما جز کتاب " نان و حلوا " هیچ نیست
مرد و زن ، کوکو و ماهی می خورند و سهم من
غیر از این باد هوای فرد اعلا هیچ نیست
گول زرق وبرق پوشاک نو مردم مخور
کاین طلاهایی ، جز مطلا هیچ نیست
گه به این جا می زنم سر ، گه به آنجا می روم
لیک یک دل خوش کنک،این جا و آنجا هیچ نیست